........خلاصه داستان........
مشکات بزرگ از کما بیرون آمده و هشیاری خود را به دست آورده است. اما قادر به حرف زدن نیست. وراث که دیگر چیزی برای آنها باقی نمانده به فکر ترک خانه میافتند. پزشک خانواده میگوید برای بهتر شدن حال مشکات بزرگ احتیاج به همراهی و توجه و کمک اعضای فامیل دارد...