loading...
khodavakilii@yahoo.com
khodavakili بازدید : 29 نظرات (0)

شاهگوش

 

WWW.SHAHGOOSH.COM

 

 

SHAHGOOSH

شاهگوش
گونه طنز
سازنده سید داود میرباقری
نویسنده الهه میرباقری
آزاده محسنی
کارگردان سید داود میرباقری
ستارگان فرهاد اصلانی
اکبر عبدی
محسن تنابنده
مرجانه گلچین
طناز طباطبایی
شهرام حقیقت‌دوست
احمد مهران‌فر
هادی کاظمی
الهام پاوه‌نژاد
سیروس گرجستانی
رضا کیانیان
هانیه توسلی
امین زندگانی
رضا رویگری
سید حامد میرباقری
علیرضا جعفری
صداها دالبی دیجیتال کانال 5/1
موسیقی متن فردین خلعتبری
کشور سازنده Flag of Iran.svg ایران
زبان‌ها

فارسی

تعداد قسمت‌ها ۲۶

خلاصه داستان سریال

کله پزی که عشقش به استقلال را با هیچ چیز دیگر جایگزین نمی کند دختری دارد که خواستگاری پرسپولیسی دارد و همین تعلق رنگی است که با مخالفت پدر روبرو می شود.در ادامه یک تصادف منجر به فوت کله پز می شود باعث بازگشایی پرونده یک قتل می شود؛ کله پز داستان حین عبور از عرض خیابان با پژوی سبزرنگی تصادف کرده و در پی این تصادف می میرد! تنها شاهد اتفاق مردی است تک چشم که فقط رنگ و نوع ماشین را تشخیص داده است. این طوری است که تمامی پژوهای سبزرنگ داخل شهر فراخوانده می شوند و این چنین است که داستان وارد فاز کلانتری می شود.افسر پرونده و چند تن از مامورین کلانتری به دنبال قاتل می گردند.

خلاصه داستان قسمت اول

گندم و امیر علی که هر دو در رشته الکترونیک نخبه هستند دل در گرو مهر هم دارند اما پدر گندم که صاحب کله پزی عدالت است به هزار و یک دلیل با وصلت این دو جوان مخالف است اما درست وقتی که امیر علی فکر می کند قدمی به نرم کردن دل آقا رحمان نزدیک شده حادثه ای تمام رویاهای او را در هم می ریزد ...

خلاصه داستان قسمت دوم

گندم و گلاب برای شکایت پا به کلانتری ملت میگذارند؛ جایی که سرگرد اسد خفته با مدیریت جدیدش تلاش می کند تا آرمان هایش را آنجا پیاده کند. سرگرد خفته به خانواده شجاعت قول می دهد در کمترین زمان ممکن قاتل را پیدا کند، فارغ از اینکه اولین مظنون پرونده در چند قدمی او ایستاده است...

خلاصه داستان قسمت سوم

باحضور عده ای از کسبه کله پزی عدالت توسط خانواده رحمان بازگشایی می شود. میلاد که دل خوشی از امیر علی ندارد به مخالفتش با رابطه او وگندم ادامه می دهد.سرگرد خفته و سرگرد سرخی به سراغ شاهد یک چشم حادثه قتل می روند و در این میان راز ماشین قاتل برای انها باز می شود وانها با توجه به سه شماره ای که از پلاک ماشین موجود است به سراغ اولین مظنون این پرونده می روند...

خلاصه داستان قسمت چهارم

با ورود امیرعلی به کلانتری ، مشکلات گندم با خانواده اش بیشتر می شود . از سویی امیرعلی در بازداشتگاه از برخورد با جاهلهای بازداشتی ، به این نتیجه می رسد که رازش را با سرگرد خفته در میان بگذارد و اعتراف می کند که در شب حادثه ماشین را به شب نما قرض داده بوده به این ترتیب پای شب نما نیز به پرونده قتل رحمان باز می شود

خلاصه داستان قسمت پنجم

سرگرد سرخی و هومن آب پرور در حین ماموریت متوجه یک پژوی 405 با مشخصات ماشین قاتل می شوند و پس از تعقیب و گریز دختر جوانی با نام مستعار لیدا مختار را دستگیر می کنند . در همین هنگام امیرعلی و گندم در کلانتری در حال دیدار هستند...

خلاصه داستان قسمت ششم

امیرعلی در حالی آزاد می شود که شب نما همچنان در بازداشت است و خفته، درگیر مراسم خواستگاری است و لیدا مختار هم با سیاست خود سعی می کند فضای بارداشتگاه را به هم بریزد. آزادی امیرعلی منجر به خشم گلاب و میلاد می شود و به ایجاد آشوب در کلانتری دامن می زند این در حالیست که

خلاصه داستان قسمت هفتم

در ادامه بازگشت زهره مجبور(لیدا مختار)پدرش اسفندیار مجبور که در حقیقت ماشین پژو متعلق به اوست وارد کلانتری می شود.امیرعلی نیز که در پی صلح و دوستی با میلاد است با هم دگیر شده و پس از دعوایی سخت که بینشان در می گیرد راهی کلانتری شده و بازداشت می شوند...

 

خلاصه داستان قسمت هشتم

در ادامه بررسی پژوهای مظنون به قتل رحمان کله پز ، متهمین جدید و به نامی وارد قصه می شوند که باید با ارائه مدرک ثابت کنند در شب حادثه کجا بوده اند. گندم و پدر امیرعلی برای نجات میلاد و امیرعلی از بازداشتگاه اقدام می کنند. با ورود به کلانتری گندم متوجه می شود که یکی از مظنون ها رامی شناسد و...

خلاصه داستان قسمت نهم

دکتر زرین زوزنی به سرگرد خفته اعتراف می کند که ماشین در شب تصادف رحمان کله پز دست همسرش بوده است , قاف کاف نیز همچنان سر معرفی صاحب ماشینی که معامله کرده طفره می رود , مجبور نیز اعتراف می کند که در شب حادثه ...

خلاصه داستان قسمت دهم

مهندس جلیل ساسانپور با ورودش به کلانتری دردسرهای زیادی درست می کند. ضمن اینکه عدم تعادلش در رانندگی، اعتیادش و دروغ هایش از او مضنون جدی و پرانگیزه برای قتل رحمان کله پز می سازد.این درحالیست که موقعیت و اعتبار اجتماعی و سیاسی دکتر زوزنی به شدت در خطر است

خلاصه داستان قسمت یازدهم

با معرفی مظنون جدید توسط امیرعلی به کلانتری ملت همه چیز به هم می ریزد ، این مظنون به قدری نفوذ اجتماعی و سیاسی دارد که نمی توان او را به کلانتری کشاند و از او بازجویی کرد . از سویی دیگر دکتر زوزنی متوجه می شود شوهرش جلیل ساسانپور در بازداشتگاه کلانتری ملت مواد مصرف کرده و خفته با چالش جدیدی در رابطه با پرسنل خودش مواجه می شود...

خلاصه داستان قسمت دوازدهم

سرخی بر خلاف میل باطنی به دستور خفته طی ماموریتی حاج طلایی را به کلانتری دعوت می کند، از سویی دیگر دکتر زوزنی با خفته در افتاده و ماجرای مصرف مواد مخدر در کلانتری ملت را بهانه ای برای انتقاد از سیستم نظارتی و امنیتی کلانتری کرده و خفته نیز درصدد پاکسازی کلانتری از پرسنل تا متهمین بر می آید...

خلاصه داستان قسمت سیزدهم

سرگرد سرخی با معاینه فنی ماشین حاج طلایی در تعمیرگاه به این نتیجه می رسد که ماشین تصادفی است، از سوی دیگر زوزنی و خفته پس از جدال فراوان به این نتیجه می رسند که دوباره از جلیل ساسانپور بازجویی کنند. در همین حین حاجی طلایی وارد کلانتری می شود و عنوان می کند که ماشین در شب تصادف داخل تعمیر گاه بوده. با ورود تعمیرکار به کلانتری حقیقتی هولناک فاش می شود و از سوی دیگر جلیل نیز اعتراف می کند که در شب حادثه با ماشین زوزنی شخصی را زیر گرفته...

خلاصه داستان قسمت چهاردهم

درادامه قصه ماشین حاج طلایی ، خفته متوجه می شود که در شب حادثه ماشین دست داماد حاجی طلایی بوده از سوی دیگر زوزنی به خفته اطلاع می دهد که جلیل در شب حادثه به یک قاچاقچی مواد مخدر زده ، در نتیجه خفته زوزنی را به همراه آب پرور راهی بیمارستان می کند گلاب نیز وارد کلانتری شده و با خفته اتمام حجت می کند که هیچ شکایتی از حاج طلایی ندارد و خفته نیز همچنان سراغ کیف زرگنده را از او میگیرد.

خلاصه داستان قسمت پانزدهم

.....

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 97
  • کل نظرات : 12
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 22
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 35
  • بازدید ماه : 136
  • بازدید سال : 524
  • بازدید کلی : 8,441
  • کدهای اختصاصی